اگر مردمی مطابق آرمان های خود عمل کنند فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه خود را کاهش می دهند.
عقایدی که مردم درباره انسان و جهان دارند، ارزش هایی که محترم می شمارند، قواعدی که براساس آن ها عمل می کنند، سبک زندگی آن ها و مهارت هایی که در زندگی به کار می گیرند، گاهی درست و گاهی اشتباه است.
واقعیت ها را در پرتو آرمان ها ارزیابی می کنیم و مناسب یا نامناسب بودن آن را تشخیص می دهیم.
از آرمان های بشری بوده و اغلب جهان های اجتماعی رعایت حق و مقابله با باطل را لازم دانست ه اند.
مهم ترین آرمان ها و ارزش های اجتماعی جهان اسلام، عمل به حق و پرهیز از باطل بوده است.
بخش هایی از جهان اجتماعی که از نظر علمی صحیح و مطابق فطرت انسان باشد، حق است.
هر بخش از جهان اجتماعی که از نظر علمی قابل دفاع نباشد و بر اساس خرافات شکل گرفته باشد.
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی، با علم متناسب با همان بخش شناخته می شود.
حق و باطل بودن ارزش ها و عقاید کلان درباره انسان و جهان را با روش ها و علوم تجربی نمی توان شناخت.
دو ابزار مهم برای شناخت عقاید وارزش ها، عقل و وحی هستند.
جهان های اجتماعی که علم را محدود به دانش تجربی می دانند و عقل و وحی را به عنوان دو روش علمی، معتبر نمی دانند، از نظر این جوامع، عقاید و ارزش های اجتماعی پدیده هایی هستند که صرفا در قلمرو آرمانی یا واقعی جوامع انسانی پدید می آیند و ما فقط می توانیم بودن یا نبودن این ارزش ها و پیامد های اجتماعی و تاریخی آن ها را بشناسیم و برای داوری درباره درست و غلط بودن یا حق و باطل بودن آن ها راهی نداریم.
علوم اجتماعی زمانی می تواند درباره حق یا باطل بودن واقعیت ها و آرمان های جهان های اجتماعی
داوری کند که علم را به معنای تجربی آن محدود نکند.
در یک جهان اجتماعی نیز پدیده ای در زمانی، آرمان محسوب می شود و در زمان دیگری لباس واقعیت می پوشد. مثال استقلال سیاسی در ایران پیش از انقلاب اسلامی یک آرمان بود که با انقلاب اسلامی به یک واقعیت تبدیل شد.
حق و باطل نیز این گونه اند و در مکان ها و زمان های مختلف، جا به جا و دچار تغییر می شوند.
برخی جهان های اجتماعی حق و باطل بودن پدیده ها را به خواست و عمل افراد در موقعیت ها، زمان ها و مکان های متفاوت می دانند و هیچ حقیقتی را ورای خواست و اراده افراد به رسمیت نمی شناسند.
حق و باطل بودن عقاید، ارزش ها، هنجارها و کنش ها براساس آگاهی یا جهل، توجه یا بی توجهی مردم جهان های اجتماعی مختلف نسبت به آن ها تعیین نمی شود.
نژادپرستی و برتر دانستن یک قوم یا گروه خاص، استکبار و غلبه بر دیگر جوامع، پول پرستی و شرک باطل بودن این عقاید و ارزش ها با نوع مواجهه جوامع مختلف به آنها دگرگون نمی شود.
آزادی انسان ها از همه بندها و موانع راه سعادت آن ها، عدالت و ایجاد شرایط مناسب برای رشد و تعالی همه انسان ها، توحید و ربوبیت خداوند سبحان نسبت به همه مخلوقات از عقاید و ارزش های حقیقی و درستی هستند که حقانیت و درستی آن ها با موافقت و مخالفت آدمیان تغییر نمی یابد.
جوامع مختلف با ایمان به عقاید و ارزش های حقیقی، آن ها را وارد قلمرو آرمانی می کنند.
اگر جوامع این حقایق را نشناسند و به آن ایمان نیاورند و مطابق آن عمل نکنند یا اگر ایمان خود را نسبت به حقایق و کنش هایی که بر این اساس سازمان داده اند از دست بدهند از حق گسسته و به سوی باطل گام بر می دارند.
اگر هنجارها و اعمال خود را نیز بر اساس این عقاید و ارزش ها سامان دهند، این ارزش ها به قلمرو واقعی راه می یابد.
بنابراین این حقایق هرچند خود ثابت اند ولی از جهت قرار گرفتن در قلمرو آرمانی و واقعی تغییر پذیرند. یعنی برای جهان های اجتماعی ، امکان انحراف از حق و پذیرش باطل وجود دارد، همان گونه که امکان خروج از باطل و قبول حق وجود دارد. جهان های اجتماعی می توانند بر مدار حق یا باطل بچرخند اما حق و باطل برمدار بینش و گرایش آن ها ، دچار تغییر نمی شود.
ارزیابی قلمرو واقعی و آرمانی جهان اجتماعی:
کاهش فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه:
اگر مردمی مطابق آرمان های خود عمل کنند فاصله میان قلمرو واقعی و آرمانی جامعه خود را کاهش می دهند.
آرمان ها و ارزیابی واقعیت:
عقایدی که مردم درباره انسان و جهان دارند، ارزش هایی که محترم می شمارند، قواعدی که براساس آن ها عمل می کنند، سبک زندگی آن ها و مهارت هایی که در زندگی به کار می گیرند، گاهی درست و گاهی اشتباه است.
واقعیت ها را در پرتو آرمان ها ارزیابی می کنیم و مناسب یا نامناسب بودن آن را تشخیص می دهیم.
حق و باطل:
از آرمان های بشری بوده و اغلب جهان های اجتماعی رعایت حق و مقابله با باطل را لازم دانست ه اند.
آرمان و ارزش های جهان اسلام:
مهم ترین آرمان ها و ارزش های اجتماعی جهان اسلام، عمل به حق و پرهیز از باطل بوده است.
تعریف حق:
بخش هایی از جهان اجتماعی که از نظر علمی صحیح و مطابق فطرت انسان باشد، حق است.
تعریف باطل:
هر بخش از جهان اجتماعی که از نظر علمی قابل دفاع نباشد و بر اساس خرافات شکل گرفته باشد.
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی:
حق و باطل بودن هر لایه از جهان اجتماعی، با علم متناسب با همان بخش شناخته می شود.
حق و باطل بودن ارزش ها و عقاید کلان درباره انسان و جهان را با روش ها و علوم تجربی نمی توان شناخت.
عقل و وحی:
دو ابزار مهم برای شناخت عقاید وارزش ها، عقل و وحی هستند.
جهان های اجتماعی که نمی توانند درباره حق و باطل سخن بگویند:
جهان های اجتماعی که علم را محدود به دانش تجربی می دانند و عقل و وحی را به عنوان دو روش علمی، معتبر نمی دانند، از نظر این جوامع، عقاید و ارزش های اجتماعی پدیده هایی هستند که صرفا در قلمرو آرمانی یا واقعی جوامع انسانی پدید می آیند و ما فقط می توانیم بودن یا نبودن این ارزش ها و پیامد های اجتماعی و تاریخی آن ها را بشناسیم و برای داوری درباره درست و غلط بودن یا حق و باطل بودن آن ها راهی نداریم.
علوم اجتماعی، حق و باطل:
علوم اجتماعی زمانی می تواند درباره حق یا باطل بودن واقعیت ها و آرمان های جهان های اجتماعی
داوری کند که علم را به معنای تجربی آن محدود نکند.
آرمان و واقعیت یک پدیده:
در یک جهان اجتماعی نیز پدیده ای در زمانی، آرمان محسوب می شود و در زمان دیگری لباس واقعیت می پوشد. مثال استقلال سیاسی در ایران پیش از انقلاب اسلامی یک آرمان بود که با انقلاب اسلامی به یک واقعیت تبدیل شد.
حق و باطل نیز این گونه اند و در مکان ها و زمان های مختلف، جا به جا و دچار تغییر می شوند.
حق و باطل و تمایلات افراد:
برخی جهان های اجتماعی حق و باطل بودن پدیده ها را به خواست و عمل افراد در موقعیت ها، زمان ها و مکان های متفاوت می دانند و هیچ حقیقتی را ورای خواست و اراده افراد به رسمیت نمی شناسند.
حق و باطل بودن عقاید، ارزش ها، هنجارها و کنش ها براساس آگاهی یا جهل، توجه یا بی توجهی مردم جهان های اجتماعی مختلف نسبت به آن ها تعیین نمی شود.
عقاید و ارزش های باطل:
نژادپرستی و برتر دانستن یک قوم یا گروه خاص، استکبار و غلبه بر دیگر جوامع، پول پرستی و شرک باطل بودن این عقاید و ارزش ها با نوع مواجهه جوامع مختلف به آنها دگرگون نمی شود.
عقاید و ارزش های حقیقی:
آزادی انسان ها از همه بندها و موانع راه سعادت آن ها، عدالت و ایجاد شرایط مناسب برای رشد و تعالی همه انسان ها، توحید و ربوبیت خداوند سبحان نسبت به همه مخلوقات از عقاید و ارزش های حقیقی و درستی هستند که حقانیت و درستی آن ها با موافقت و مخالفت آدمیان تغییر نمی یابد.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو آرمانی:
جوامع مختلف با ایمان به عقاید و ارزش های حقیقی، آن ها را وارد قلمرو آرمانی می کنند.
اگر جوامع این حقایق را نشناسند و به آن ایمان نیاورند و مطابق آن عمل نکنند یا اگر ایمان خود را نسبت به حقایق و کنش هایی که بر این اساس سازمان داده اند از دست بدهند از حق گسسته و به سوی باطل گام بر می دارند.
ورود ارزش های حقیقی به قلمرو واقعی:
اگر هنجارها و اعمال خود را نیز بر اساس این عقاید و ارزش ها سامان دهند، این ارزش ها به قلمرو واقعی راه می یابد.
بنابراین این حقایق هرچند خود ثابت اند ولی از جهت قرار گرفتن در قلمرو آرمانی و واقعی تغییر پذیرند. یعنی برای جهان های اجتماعی ، امکان انحراف از حق و پذیرش باطل وجود دارد، همان گونه که امکان خروج از باطل و قبول حق وجود دارد. جهان های اجتماعی می توانند بر مدار حق یا باطل بچرخند اما حق و باطل برمدار بینش و گرایش آن ها ، دچار تغییر نمی شود.